
کلی رایچارت و جان ریموند وندی و لوسی درباره زنی است که در جستجوی سگ گم شده خود است. رایچارت و ریموند از استیصال وندی استفاده میکنند تا شما را باور کنند که این یک وضعیت عادی نیست، بلکه برای بقای انسان وحشتناکتر از شکست Ascenders بر دکتر مکبلوپ است. بهترین فیلم ها
تانک ماهی آندریا آرنولد نشان میدهد که چگونه ناوبری bildungsroman میتواند با تصمیمگیری سریع برای خرابیهای طولانیمدت بهشدت تنشکننده باشد، بهعلاوه مایکل فاسبندر جوان برجسته.
مهتاب بری جنکینز را تماشا کنید و ببینید چگونه یک رمان عاشقانه که به سختی ظاهر می شود می تواند وحشیانه تر از یک اپرای اتریشی آغشته به تریاک بسوزد. ترفند این نیست که پیش فرض را منظم نگه دارید، بلکه مطمئن شوید که شخصیتی که برای آلفرد مولینا نوشته اید چقدر به این چیزهای معمولی و انسانی نیاز دارد تا او را نکشند، اگرچه ساده ولی عالی به نظر می رسد. سازی ها
این فیلمها مکانهای غیرعادی را اجرا میکنند
بگویید از فضاهای ساده متنفر هستید و می خواهید کاری کنید که تالکین با زامبی ها ملاقات کند، اما با یک آخرالزمان شعله ور خورشیدی گرما هسته ای و مولینا نقش همه شخصیت ها را بازی می کند (ما سه بار بررسی کردیم و این کار انجام نشده است). اولین قدم شما در اینجا این است که به یاد داشته باشید هرگز از چیزهایی که طرفدار فوق العاده آنها هستید الگوبرداری نکنید - از مسیر خارج شوید، نرده های محافظ در اطراف آن قرار ندهید. پس از آن، مطمئن شوید که پیشفرض عجیب شما همچنان از نظر موضوعی با شخصیتهای لذتبخش انسانی شما مرتبط است.
نمایش ترومن اثر اندرو نیکول در ابتدا در منهتن کاملا بازسازی شده ای جریان داشت که در آن ترومن بدبخت بود، کچل شد، مادرش در حال مرگ بود، و غیره. زندگی آنقدر ایده آل است که هر کسی آن را بخواهد، و این باعث می شود که میل او برای فرار معنادارتر از زمانی باشد که در بدبختی آشکار زندگی می کرد. مشکل شرایط نیست، مشکل قفس است.
ماتریکس خواهران واچوفسکی فقط به تمثیل افلاطون از غار از دریچه کد دودویی، سرمایه داری و بدشکلی جنسیتی نگاه نمی کند، بلکه مطمئن می شود که قهرمان آن با قرار گرفتن بر روی صندلی مشابه بیننده - یک میز، خفه می شود تا اکران شود. یکی در اطاقک (فرضوی شاخص سال 1999، با کلوپ مبارزه، زیبایی آمریکایی، و فضای اداری نیز سر و صدا می کنند که کدام فیلم ضد شرکتی در باکس آفیس برنده خواهد شد).
اقتباس چارلی کافمن بهخوبی میتوانست اقتباسی از رمان دزد ارکیده باشد، اما با ساخت فیلمنامه درباره عمل چارلی کافمن که رمان را با این فیلمنامه اقتباس میکند، نه تنها یک فریبنده بلکه ترسی قابل درک در کنار ما وجود دارد. کافمن در تطبیق صحیح آن ناکام است. اگر پیشفرض هیجانانگیزی دارید، مطمئن شوید که مخاطبانتان میتوانند خود را در شخصیت(های مولینا) در خانه بیابند، بنابراین سرزمین عجایب میتواند به همان اندازه که برای شخصیتها شگفتانگیز است برای بینندگان ایجاد کند.
شخصیت های فیلم که ارزش مطالعه را دارند
اگر چیزی وجود داشته باشد که مخاطبان بیش از هر چیز دیگری آن را طلب کنند، آن شخصیت است. اگر نقشه روب گلدبرگ را بدون برنامهریزی از ابتدا طراحی میکنید که چگونه قهرمان شما با آن جا میشود، بدون برنامهریزی برای سوارکاران، یک ترن هوایی طراحی میکنید. شخصیت های شما چه کسانی هستند؟ آنها چه میخواهند؟ آنها به چه چیزی نیاز دارند؟ چگونه می خواهند مطمئن شوند که این اتفاق می افتد؟
(مخاطب در شخصیت اصلی زندگی میکند، بنابراین شخصیتهای با انگیزه به تماشاگران انگیزه میدهند، به همین ترتیب، شخصیتهای دارای بیحالی باعث رخوت تماشاگران میشوند.) هنگامی که فرض خود را دارید، پریدن به نقشه مانند چیدن انگور و پریدن به بطری است - طراحی یک شخصیت فرآیند متفکرانه و آهسته تخمیر که مخاطبان شما برای آن 16 دلار می پردازند.
اولین صحنه در شبکه اجتماعی آرون سورکین، قهرمان خود را بی عیب و نقص و بی درنگ معرفی می کند: مارک به قدری به یک سلسله مراتب اجتماعی اهمیت می دهد که دوست دخترش را نادیده می گیرد و او را به خاطر کسی که دموکراسی را از بین نمی برد، رها می کند و بنابراین تمایل خود را برای دفن کردن در آن آغاز می کند. آنقدر سلسله مراتب اجتماعی که زخمش تسکین می یابد.
وقتی دو شخصیت قوی با هم برخورد میکنند، همه چیز هیجانانگیزتر میشود: در Thantom Thread اثر پل توماس اندرسون، رینولدز کنترل میکند و آلما کنترل نخواهد شد. شخصیت اصلی آنها در تضاد است و بنابراین ازدواج جذاب آنها نوید خون می دهد.